سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سخنرانی های دکتر حسن عباسی (Dr Hasan Abbasi)

نظر دکتر عباسی در مورد مذاکره با آمریکا

    نظر

نگذارید قبحش از بین برود...

چند وقتی است که بحث مذاکره با آمریکا پیش آمده؛ ایران اعلام آمادگی کرده و آمریکا هم که از خدا خواسته، آماده مذاکره است. در ایران هم،عده ای از این عمل استقبال کرده اند، بعضی به شدت مخالفت کرده اند و عده ای هم برایشان مهم نیست. آن عده ای که استقبال کرده اند،بیشترشان قشر مرفه اند که عاشق آمریکا هستند و از هرگونه نزدیکی به آمریکا استقبال می کنند و کاری به کار ارزشهای انقلاب و... ندارند. جبهه مخالف هم اکثرأدانشجویان حزب اللهی هستند و آرمان گرا؛ استناد آنها هم به صحیفه امام (ره) است. اما در این مقاله قصد من،مطرح کردن موضع دکتر عباسی در این زمینه است:در چند وقت اخیر، بخصوص در مورد اجلاس شرم الشیخ تمام غرب به دنبال ما آمده بود تا رضایت ما را بگیرد برای شرکت در جلسه: بوش به رایس گفته بود در جلسه مودب باشد(!)، خاویر سولانا رسمأ تقاضا کرده بود، گزارش بیکر همیلتون تصدیق می کرد که ایران باید حضور داشته باشد،کیسینجر گفته بود باید با ایران تعامل کرد، و از طرف دیگر دولت عراق هم مصرّأ از ایران تقاضا میکرد که به این جلسه بیاید و با آمریکا مذاکراتی داشته باشد. تمام این کارها باعث شد که موضع ایران، موضعی مقتدرانه و عزت مدارانه باشد و همه ناز او را بکشند. این موضع، موضعی بوده که تا بحال هیچ وقت برای ایران بدست نیامده بود و فرصتی استثنائی بود؛ و هنوز هم هست چون در شرم الشیخ ما با آمریکا مذاکراتی اساسی نداشتیم، فقط مذاکراتی در حد چند کارشناس بود. اگر ایران در این موقعیت با آمریکا سر میز مذاکره بنشیند (سر هر موضوعی) بازتاب بسیار خوبی دارد جون برای اولین بار، آمریکایی ها موقعی سر میز می نشینند که در موضع ضعف و تقاضا هستند؛ که این قضیه برای دیگر انقلابها و جنبشهایی که از انقلاب ایران تأثیر گرفته اند روحیه بسیار خوبی ایجاد می کند و الگوی بسیاری از انقلابهای دیگر می شود. دیگر اینکه این مذاکره اصلأ قرار نیست در مورد ایران و ارزشها و مواضع انقلابی ایران باشد، بلکه قرار است در مورد عراق باشد و طبق سخنان ولی فقیهمان، جلسه ای باشد که به آمریکا تذکر داده شود در مورد امنیت عراق مسئولیت اشغالگران در مورد عراق. و این وظیفه، موقعی که دولت عراق هم از ما برای این کار(مذاکره) تقاضا کرده است پررنگ تر می شود.

از این نوع مذاکرات -که یک طرف در موضع اقتدار است- روسیه خیلی استفاده کرده و می کند. می رود به آمریکا می گوید: قیمت ایران چنده؟ میگوید: می شوی عضو ناظر اتحادیه اروپا. او هم 6 ماهی ایران را سر قضیه بوشهر سر کار می گذارد. بعد این مدت بدو بدو از ایران طرفداری می کند و از پشت صحنه می رود و دوباره می گوید: ایران چند؟ دوباره امتیازی می گیرد و...ما هم در این مذاکرات باید برویم و بگوییم: این حزب الله لبنان که هیچی، 25 تا دیگه ش رو هم داریم. قیمت هر کدوم چقدره؟ مثلا میگن: شما نقض حقوق بشر نکردید. میگیم: کمه. میگن: شما آزادی تو کشورتون هست. میگیم : کمه؛ و همینطور امتیاز می گیریم و دوباره آمریکا را سر کار می گذاریم. کسانی که هم می گویند: اِ، آقا، کی آمریکا را سر کار میتواند بگذارد؟ باید بدانند که از آدم تا خاتم(ص) و از علی تا مهدی(عج) زحمت کشیدند و می کشند که مستضعفین بر مستکبرین غلبه پیدا کنند، و اقتدار ایران اسلامی در این برهه از زمان از جلوه های حرکت خونبار انبیاست.
"ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین" (سوره قصص/آیه 5)
اما خطری که در این میان وجود دارد این است که قبح این قضیه بشکند، و سر میز نشستن با آمریکا تبدیل به اتفاقی عادی شود؛ آقایانی که برای مذاکره می روند جوّ زیبا و فریبنده آنجا بگیردشان و مسئولیت اصلی را فراموش کنند. اگر این اتفاق بیافتد، بعد از مدتی تمام اثرات خوب بالا از بین می رود و امتیازاتی که الان داریم، آن موقع تمامأ از بین خواهد رفت. به همین دلیل هم بود که رهبر اجازه مذاکره با آمریکا را در دولتهای قبلی نمیدادند. اتفاقی هم که دانشجویان باید مواظب آن باشند، همین است که مسئولیت اصلی فراموش نشود و قبح این قضیه نشکند؛ و به نظر من مهمترین چیزی که باید آن را رصد کرد همین است. 
                                                                        و الله خیر الحافظین

برگرفته از وبلاگ سازندگی                                                                                       

 


جامعه اخلاقی

    نظر
 "جامعه اخلاقی" جزء کلاسهای "دکترین جامع" بوده که در سال 1383 در مجتمع فرهنگی 13 آبان(لانه جاسوسی آمریکا) هر پنجشنبه توسط استاد عباسی در سه هفته ایراد گردیده است که می توانید آنها را دانلود کنید :

  
جامعه اخلاقی1-1383/4/18***بخش اول (2.30 مگابایت)***بخش دوم (2.20 مگابایت)

جامعه اخلاقی2-
1383/4/25*** بخش اول (1.70 مگابایت)***بخش دوم (1.72 مگابایت)


جامعه اخلاقی3-1/5/1383***بخش اول (2.02 مگابایت)***بخش دوم (1.98 مگابایت)

قسمتی از سحنرانی دکتر عباسی با عنوان
"ازدواج" که به مدت 10 دقیقه با حجمی حدود 500 کیلوبایت می باشد در اینجا قرار داده شده است که شما می توانید آنرا دانلود کنید .

ضمناً از تمامی دوستانی که نتوانستند لینک دوم
"الگوی زندگی انسان انقلابی" را دریافت کنند عذر خواهی می کنم پس این عزیزان میتوانند از این لینک برای دانلود اقدام نمایند .


آتلانتیک کهن - آتلانتیک نو

    نظر

عصر آتلانتیک شمالی، که مبین اتحاد دو سوی اقیانوس اطلس شمالی بود؛ از 1941 آغاز و در 1949 با ایجاد سازمان پیمان آتلانتیک شمالی - ناتو - نهادینه شد.با فروپاشی شوروی و پیمان ورشو، ناتو به همراه گسترش اتحادیه اروپا به سوی شرق، به بقاء و حرکت خود به سمت متن قاره آسیا ادامه داد و امروز در عراق و افغانستان مستقر است.عصر آتلانتیک جنوبی، پس از سال 2000 با رویکرد جنوب - جنوب شامل آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا، آغاز شد.

Atlantic

آتلانتیک شمالی و جنوبی، بر پایه ی 3 جهان ژئوپلیتیک و هیدروپلیتیک - در ارتباط با هارتلند و هارت سی کهن - جهان ژئوپلیتیک و هیدوراکونومیک - در ارتباط با هارتلند و هارت سی جدید - جهان هیدرو/ژئوکالچرال، شکل گرفته و می گیرد.ناتوی فرهنگی، در محیط تکنوسیویلایز، به هارت سایبر متکی است.مواجهه با ناتو، از طریق تحقق ساتو و سپتو عملی است.در این برنامه، سفیر کوبا در تهران و رئیس سازمان ملی جوانان آن کشور نیز حضور داشتند و آقای مارتینز در میزگرد شرکت نمود.مفاد علمی برنامه توسط گروه آینده شناسی مرکز بررسی های دکترینال تهیه گردید.برگزاری برنامه نیز به همت کانون فرهنگی پلاک و بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درتالارشیخ انصاری این دانشکده در عصر روز 14 اسفند 1385 صورت گرفت.

  قسمت اول           قسمت دوم 


تبعات فرهنگی، اجتماعی سربازی در سال 1400

دکتر حسن عباسی در مصاحبه با نشریه حوراء (دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، وابسته به مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران)، دلایل تغییر ترکیب جنسیتی دانشگاهها و کارآمد نبودن سیستم فعلی سربازی را برشمرده و ضمن بررسی مقایسه ای وضعیت تحصیلی و اجتماعی دو پسر و دختر جوان، نسبت به تبعات تداوم این وضعیت تا 15 سال آینده، هشدار داده است. خلاصه ای از این گفتگو در ادامه آمده است:

1ـ کهنه بودن سیستم سربازی

 سربازگیری حدود 70 سال قدمت دارد ومربوط به دوره ای خاص اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ایران است.عصر فئودالیسم و عبور به سوی شبه بورژوازی پهلوی، شاید می توانست توجیه گر نظام سربازگیری اجبای  باشد؛ اما تکامل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی امروز ایران و جهان، چنین سیستمی را ناکارآمد کرده است.
                                                                   ادامه مطلب...

الگوی زندگی انسان انقلابی

    نظر
این سخنرانی در سال 84 توسط دکتر حسن عباسی ایراد گردیده است و بصورت سه قسمت مجزا بر روی وبلاگ قرار

گرفته است . شما می توانید آنها را بصورت جداگانه دانلود نمایید:(هر قسمت حدود 3 مگابایت)

olgoye zendegy

قسمت اول        قسمت دوم       قسمت سوم


جــــهنـــــم با گــــل طلایـــــی

    نظر

روز سه شنبه (17 بهمن) استاد حسن عباسی به دعوت بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در تالار شریعتی درجمع علاقمندان به تحولات سیاسی و اجتماعی به سخنرانی پرداخت:

گزارشی مختصر از "جهنم با گل طلایی"

****************************************

روز سه شنبه (17 بهمن) استاد حسن عباسی به دعوت بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در تالار شریعتی درجمع علاقمندان به تحولات سیاسی و اجتماعی به سخنرانی پرداخت.سیاست خارجی جمهوری اسلامی,تحولات منطقه , و وضعیت رویارویی ایران و غرب و استراتژی جمهوری اسلامی در مواجه با تهدیدات امریکا واحتمالات درگیری ونحوه آن از جمله مهمترین مسائلی بود که این تحلیلگر مسائل استراتژیک  با برگزیدن عنوان" جهنم با گل طلایی" بدان پرداخت.نظر به اهمیت موضوع وضرورت اطلاع رسانی واقع بینانه وکارشناسانه مسئله ،خلاصه ای اجمالی از این نشست را که با استقبال خوبی همراه بود جهت مطالعه علاقمندان بشرح ذیل درج می کنم :

* دکتر عباسی درآغاز کلام با تبریک سالگرد پیروزی انقلاب بحث خود را با اشاره به استراتژی قورباغه آمریکا –که از سال گذشته مطرح شده است- آغاز کرد و ابراز داشت که در حال حاضر عملیات روانی حمله به ایران در رسانه های جهانی رشد 800 درصدی داشته است.

- وی اذعان داشت که در سال گذشته "مک نامرا"(وزیر جنگ دولت جان کندی)گفته است که هیچ استراتژی در مواجه با ایران وجود ندارد و هرچه که هست در هنر مدیریت بحران است. ایشان در یک ارزیابی اظهار داشت گه بنظر می رسد پیش بینی مک نامرا به حقیقت نزدیک باشد.

* عباسی جمله ای از "کلاز ویتس" را یادآورشد که:جنگ ادامه سباست است ولی به شکل دیگر" وسپس این سئوال را مطرح کرد که باید دید آیا جنگ ادامه سیاست است  یا بن بست آن؟ وی بیان داشت که کلاز ویتس جنگ را تابع سیاست  و یا بخشی از سیاست می داند.

- احتمال پیدایش جنگ  در نتیجه فضا سازی رسانه ای والقاء آن به مردم است.

* تحقق استراتژی قورباغه (زنده زنده پختن قورباغه در آب گرم بگونه ای که اعصاب حسی قور باغه متوجه گرم شدن تدریجی آب نشود ودر نتیجه بطور زنده آب پز شود ) که سال گذشته از سوی آمریکایئها مطرح شد  مستلزم گذشت زمان است (استراتژی زمان مند).زمان پیش بینی برای عینیت یافتن این استراتژی 3ماه پیش بینی شده بود (بهمن84 تا پایان اردیبهشت 85) که خوشبختانه این استراتژی به بن بست رسید . پاشنه آشیل این استراتژی با هوشیاری ومیزان الحراره سلول های بیدار جامعه ایرانی خنثی گردید.

وی سپس به روند احتمالات نظامی پرداخت که به محورهای اصلی آن در ذیل اشاره می کنم:

* از زمان روی کار آمدن دولت آقای احمدی 17 ماه  است که آمریکا  "استراتژی جربزه مرغ" (chicken strategy) خود را به آزمون گذاشته است (مطابق این استراتژی دو ماشین با سرعت بسیار بالا به سوی یکدیگر حر کت می کنند ودر لحظات نزدیک برخورد یکی از طرفین کنار می کشد . کنار کشیدن هر یک از طرفین موجب پیدایش استراتژی بز دلی  می شود) به نظر می رسد که در دهه های آینده این استراتژی مورد بهره برداری قرار گیرد.

از آنجایی که امروزه دو طرف به بن بست رسیده اند لذا احتمال مواجه وجود دارد . وبنابر این مسئله ما تنظیم بازی است.

* با سپری شدن ضرب الاجل مصوبه شورای امنیت در بیست روز آینده باید دید که این عملیات روانی موثر بوده است یا نه؟البته دراین میان نباید عملکرد ضعیف رسانه ملی را در خنثی سازی تبلیغات رسانه ای غربی از نظر دور داشت.

* آمریکا در طی 110 سال گذشته بر اساس طرح heart land(فرماندهی جهان در سه ناحیه اروپا ،شرق آسیا و مرکزی) حرکت کرده است. فرماندهی مرکزی برای مهار خاور میانه در نظر گرفته شده است.بزرگترین منطقه خشکی این سه ناحیه اروپا وآسیای به هم پیوسته است

(موسوم به central command)(CENTCAM) . مرکز این ناحیه دوحه قطر است لذا کشور ما در عمل با آمریکا در گیر شده است.

-تا پائیز سال گذشته دو نیمه بازی با آمریکا تمام شد و هر طرفی که تا عید گل طلایی را بزند برنده بازی است.

* در حال حاضر آمریکا در سه منطقه جهان (سومالی ،عراق وافغانستان)در گیر است . منطقه واجد درگیری دیگر برای آنان فلسطین ،لبنان وایران است . لذا باید دید که در رختکن تیم ها قبل از بازی وقت اضافه از چه اصولی تبعیت می کنند.

 *در حال حاضر 200000 نفر از 300000 نیروی آمریکایی ، در منطقه فرماندهی مرکزی مستقرند ، علاوه برآنکه در 27 کشور ومنطقه ازجمله امارات ، عربستان ، کویت ، اردن ، قطر و بحرین پایگاه نظامی 100 و 200 ساله دارند. لذا اولین نکته این است که خاور میانه در حقیقت از قبل اشغال شده است.در حالی که آمریکا حدود یک میلیون سرباز در 112 کشور دیگرجهان دارد ولذا رویکرد شیطان بزرگ این است که هر آنچه واقعیت ندارد مطر ح کند(اتهامات واهی).

 

* برطبق نظر "جان کوئله آ"آمریکا بر اساس استراتژی میخ وچکش(کوبیدن هر برجستگی که همچون میخ بلند است) به کوبیدن برجستگی های چشمگیر تر همچون ایران علاقمند است.

 

* اشغال ایران همچون اشغال عراق متصور نیست.با توجه به تمرین وتجربه جنگهای نامتقارن و

جزیره ای نیروهای نظامی ایران ، چنانچه نیرو های آمریکایی از هر سویی وارد کشور شوند دچار مشکل جدی خواهند شد . ضمن آنکه آمریکا برای یک تهاجم همه جانبه به ایران نیروی کافی ندارد.

 

*  در جنگ نیابتی که رژیم اسرائیل در لبنان طی 33 روز راه انداخت 4000 نفر نیروی رزمنده با ارتش 300000 نفری و با حمایت سیاست خارجی اروپا وآمریکا شکست خوردند و توان مقابله نداشتند.

در حالی که تعداد معدودی رزمنده  مسلمان با همه محدودیت ها بتواند اسرائیل تا دندان مسلح را شکست دهد

 

بر طبق اظهار نظر صاحب نظران استراتژیک بی بی سی : هر گونه درگیری با ایران مقتدر دارای توان انسانی قابل توجه ، حماقت محض تلقی خواهد شد.

 

* متوسط عمق آب دریای خلیج فارس 40 تا 92 متر است و از آنجایی که ناو های جنگی از همه قسمت های خلیج نمی توانند عبور کنند لذا اگر ناو هواپیما بری به داخل این منطقه وارد شود باید اطمینان داشت که جنگی بوقوع نخواهد پیوست.

 

* دکتر عباسی در پاره ای دیگر از سخنرانیهای خود به موضوع دستگیری دو تن از افراد در سرکنسولگری جمهوری اسلامی در اربیل اشاره کرد و گفت: "هیچ سرباز آمریکایی یا انگلیسی از مادر زاده نشده است که بتواند عباسی را دستگیر کند" با صدای تکبیر جمعیت . الله اکبر...

 

* در سال گذشته واحد ویژه قایق رانان انگلیس توسط چند تن سرباز عادی نیروی دریایی سپاه دستگیر شدند . استعداد کماندوهای هوا برد ، دریا برد  و زمین برد مستقر در کنار واحد ویژه انگلیس تنها 4000 نفر می باشد در حالیکه امروزه بزرگترین نیروی دریایی کلاسیک وغیر کلاسیک جهان در ایران است.علاوه برآنکه کشور های نادری در جهان چریک دریایی دارند.

 

*  هر گونه نیروی دریایی که بخواهد در منطقه بماند و بجنگد با بسته شدن تنگه هرمز اسیر خواهد شد، لذا اساسآ گسیل ناو به داخل تنگه نباید موجب نگرانی شود وتنها چنانچه ناوها درپشت تنگه هرمز مستقر شوند باید احساس نگرانی کرد.(در مورد تهاجم به عراق ورود به داخل خلیج منطق نظامی داشت).

*  اعزام یک ناو مین روب موجب هیچگونه نگرانی نیست بویژه آنکه تکنولوژی ناو های اعزامی پس از گذشت 90 سال تقریبآ ثابت مانده وبسیار آسیب پذیر است .

با عنایت به اینکه سطوح درگیری به ترتیب پیکار ، رزم ، نبرد و نهایتآ جنگ است نباید این سطوح را اشتباه بکار برد . یک نبرد از هزاران رزم ، ویک رزم از هزاران پیکار شکل می گیرد و لذا تصور وقوع جنگ در مفهوم دقیق آن آنگونه که در عراق روی داد ، ممکن نیست.

* استعداد جنگ تمام عیار در دنیا برای قویترین کشورها بیش از 6ماه نیست و از آنجا که کشور ما حداقل ده برابر 33 روز نبرد لبنان تاب واستعداد مقاومت دارد حداقل یک سال می تواند مقاومت کند و البته این اقدام یعنی نابودی اقتصادی جهان وافزایش قیمت نفت تا مرز 400 دلار.(در سال گذشته شایع حمله به ایران که از سوی برژینسکی طرح شد موجب افزایش قیمت نفت تا سقف 70 دلار گردید).

دکتر عباسی اذعان داشت که چنانچه حمله ای صورت گیرد تنها در سطح نبرد وبمباران ویا موشک باران تآسیسات هسته ای ، نظامی وپالایشگاهی و زیر بنایی خواهد بود. 

دانلود سخنرانی در سایت بچه های قلم :


مقدمه‌ای بر دکترین مهدویت

نویسنده: حسن عباسی

در دکترین مهدویت دین و گزاره‌های مبتنی بر نمادهای دین مطرح می‌باشند. نکته مهم در این مبحث اینست که مکاتب مادی و یا مکاتب الهی، مفهومی به نام مهدی و مهدویت را قبول دارند یا خیر؟ در جواب باید گفت که، اکثر قریب به اتفاق ادیان چه الهی و چه مادی، ظهور منجی را در آینده حیات زمین بر می‌تابند، اما ضروری است که باید برای تبیین این مسأله به گزاره‌های ابتدائی خلقت پرداخت. آنچه که به عنوان حوزه تفکر دینی و یا غرب و یا شرق در بستر جغرافیایی می‌شناسیم، دارای تقسیم‌بندی شناخته‌شده‌ای است. تمدن روح‌گرا و یا تمدن اسپریتوالیستی (Spiritualistiy) از شرق ایران در یزد آغاز و در یک پروسه زمانی طی 2500 سال به منتهی‌الیه شرق جهان یعنی ژاپن می‌رسد. این تفکر دارای حرکت گریز از مرکز بوده است، یعنی تفکر روح‌گرا و تفکری که در همه چیز رمز و راز مشاهده می‌کند از ایران شروع و در هند به اوج خود می‌رسد. سپس با تفکر بودائیسم و هندوئیسم به تبت و چین رفته و با افکار کنفوئیسم لائوئیسم تا ژاپن بسط و گسترش پیدا می‌کند. با همین دین غرب نیز تاریخی حدود 3000 سال را برمی‌تابد. اولین نمونه مکتوب تمدن غرب، ایلیاد و اودیسه هومر است. حوزه تفکر دینی غرب از مغرب ترکیه آغاز و با همان نیروی گریز از مرکز به سمت یونان و مناطق آتن و اسپارت این کشور حرکت و سپس به روم، فرانسه، انگلیس و امروز نیز در ماوراء اقیانوس اطلس یعنی امریکا انتشار یافته است. وجه اشتراک دو حوزه شرق و غرب نیروی گریز از مرکز این دو تمدن است. تفکر فیلسوف‌های غرب باستان از تالس و آلکس‌مندر در ترکیه امروزی آغاز و به سقراط، ارسطو، افلاطون در آتن می‌رسد. در روم و ایتالیا گسترش پیدا کرده و توسط فیلسوف بزرگ آلمانی،‌ فرانسوی و انگلیسی در قرون اخیر همچون دکارت، هگل و کانت به اوج شکوفائی خود می‌رسد. سپس بر اساس همان نیروی گریز از مرکز که گفته شد امروزه تمدن روح‌گرای شرقی و یا راسونالیستی غرب نیز در ایالات متحده امریکا به طور شاخص ظهور می‌یابد. تمدن غرب به دنبال آن است که همه چیز را با نگاه خردگرایی و راسیونالیستی تجربه کند، در حالی که تمدن روح‌گرای شرقی و یا اسپریتوالیستی همه چیز را در روح مشاهده می‌کند. در تمدن غربی آنچه که ماوارء انگاشته می‌شود، حتی مانند خدایان صورت و ظاهر دارند و قابل رؤیت می‌باشند خدای آتش، خدای خاک، باد، طوفان، خشم و زیبایی همه قابل مشاهده هستند و اصولاً آنچه که از آن به عنوان اومانیسم و یا اصالت انسان نام می‌برند در 2500 سال پیش پایه‌گذاری شده، اگرچه دکارت در قرون حاضر آن را برجسته کرد. در نگاه تمدنی غربی انسان کاملاً برهنه پرستش می‌شود و عریان دیدن انسان و خدایان حاصل تفکر و نظام معرفتی فردگرای تعیینی غرب است. در ابتدا از نگاه غرب ماده اولیه خلقت آب، خاک و آتش است. در دوره فیثاغورث عدد را ماده اولیه خلقت بر می‌شمارند و در نهایت به خردگرایی افلاطون و ارسطو می‌رسند و این تفکر خردگرایی غرب امروز نیز در جای‌جای حوزه تفکری غرب قرار دارد. تعیین دیدن انسان غربی در هیچ برهه‌ای به گوشه رانده نشد و این دید ماوراء بود که طی این 3000 سال در انزوا قرار داشته است، حتی در قرون وسطی که از آن به عنوان عصر کلیسا و قرون ایمان و دین یاد می‌کنند نیز، انسان غربی با ماوراء روح دچار مشکل بوده است اما در نقطة مقابل آن تالیسم شرقی همه چیز را در روح می‌بیند. صدای خواننده هندی که ترس و لرزش در آن به وضوح قابل درک است، به دلیل همین دید اسپریتوالیستی و روح‌گرایی حاکم بر تفکر شرقی است. این انسان همه چیز را دارای رمز و راز می‌داند. اما به ازای این دو حوزه معرفتی، تفکری نیز در بستر جغرافیایی دیگری قرار دارد که از شمال به قفقاز، از جنوب به سودان، از شرق به داخل ایران و از غرب به قبرس منتهی می‌شود. این لوزی را به عنوان سرزمین وحی می‌شناسیم.

در این منطقه جغرافیایی 124 هزار پیامبر نازل شده‌اند، نوع نگاه معرفتی این منطقه،‌ وحی‌گرا در کنار نگاه روح‌گرا و خردگرایی صددرصد است. این حوزه معرفتی که از دو حوزه شرقی و غربی قدیمی‌تر بوده و تاریخ آن به آغاز زندگی بشر در روی زمین می‌رسد با نگاهی به عالم وحی در نقطه مقابل دیدگاه‌های دیگر قرار گرفته است. از منظر منتقدان به این تفکر، پیروان هندوئیسم، شینتوئیسم، کنفسوئیسم و لائوئیسم هر چند که دارای مبانی فلسفی به مراتب برتر از غرب می‌باشند مشترک محسوب می‌شوند. غرب نیز از همان آغاز با این دید هنوز نتوانسته از منجلاب و گرداب خودساخته رهایی یابد. در حوزه تفکری وحی‌گرا، در یک مقطع بدلیل عدم گسترش وسائل ارتباطی، بعد جغرافیایی و فاصله مکانی نزول پیامبران کم است. مثلاً‌ در یک برهه از زمان و در دو شهر نزدیک به هم دو پیامبر هدایت بشر را به عهده داشتند. مانند حضرت ابراهیم (ع) و حضرت لوط (ع). اما با گسترش وسائل ارتباطی، بعد جغرافیایی و نیز زمانی نیز گسترده‌تر می‌شود. به طوری که حضرت عیسی (ع) و پیامبر گرامی (ص) در مقاطع زمانی متفاوت و مناطق جغرافیائی گوناگون و با فواصل دور از هم به پیامبری برانگیخته می‌شوند، حضرت عیسی (ع) در فلسطین و پیامبر اسلام (ص) در جزیره‌العرب. این امر بدلیل رشد فرهنگ بشری در آن مقطع بوده است. این رشد فرهنگی بخصوص در امت‌های، 3 پیامبر اولوالعزم یعنی حضرت موسی (ع)، حضرت عیسی (ع) و پیامبر بزرگوار اسلام قابل مشاهده است. در واقع زعامت این 3 بزرگوار، رهبری عقلی است. به این معنی که حضرت موسی (ع) در دربار فرعون مصر با جادو و سحر مقابله می‌کرد، حضرت عیسی (ع) با دَم مسیحایی خویش مردگان را زنده می‌کرد و پیامبر اسلام (ص) نیز با قرآن به هدایت مردم می‌پرداخت. این نوع مبارزه بدان معناست که در آن عصرها، مردمان در هر یک از دانش‌های یاد شده به اوج خود رسیده بودند.

در زمان حضرت موسی سحر و شعبده را کامل یاد داشتند، اما عصای حضرت موسی (ع) تمامی امور آنان را باطل می‌کند، مردم دوران حضرت مسیح (ع) برای اکثر بیماری‌ها راه درمان داشتند، اما آن حضرت با معجزه‌ای به مبارزه با آن می‌رود. گروهی خرافه‌پرست بر این تصور هستند که این بزرگواران با جادو، پیروان خود را اداره می‌کردند، در حالی‌که این‌گونه نیست. امروزه با تمامی امکانات، ساختمانی را که می‌سازند باید 40 الی 50 سال دیگر خراب کرده و از نو به جایش ساختمانی دیگر بسازند. اما در مصر اهرام ثلاثه بعد از گذشت 4000 سال همچنان پابرجا باقی مانده است. آیا کسی باور می‌کند که ساخت این اهرام جادوگری باشد. پس نمی‌توان برای آنان درک و دانشی کمتر از اکنون قائل شد. عصای حصرت موسی (ع)، دانشی بوده است که دانش‌های دیگر را باطل می‌کرد و یا زنده کردن مردگان دانشی بوده، فراتر از دانش‌های مردم زمان حضرت عیسی (ع)، همانطور که قرآن کریم، برتر و فراتر از دانش مردم عصر خود بوده و به عنوان یک معجزه، کفار را به مبارزه می‌طلبد.

این بزرگواران به عنوان اسطوره و نماد و الگو در برابر مردمان عصر خود و سایر اعصار قرار دارند. اما در عصر حاضر مردم به ویژه در غرب، در جادوی ایدئولوژی دانش‌گرایی، گیج و متحیر به سر می‌برند، چرا؟ اسطوره‌های آنان دیگر پیامبران نیستند، بلکه کسانی هستند که بیش از هر کس دیگر امیال و نفس آنان را ارضاء می‌کنند، ستایشی که از هنرپیشه‌های غربی‌، فوتبالیست‌ها و خواننده‌ها می‌شود به همین دلیل است. امروزه توجه مردم به نشریات زرد، برای اینست که بدانند که فلان ورزشکار چه می‌خورد، فلان هنرپیشه به چه علاقه دارد و فلان خواننده با چه ماشینی رفت و آمد می‌کند. اینها اسطوره‌های مردم عصر حاضر هستند، دیگر برای یافتن اسطوره نیازی به زئوس، ونوس نیست، امروزه این افراد هستند که پرستش می‌شوند. تفکر فلسفی که امروز بر جهان حاکم است،‌ از اندیشه کسانی است که اکثر قریب به اتفاق آنان خانواده تشکیل نداده‌اند. به عنوان مثال تنها دختر دکارت، حاصل یک ارتباط نامشروع است، اکثر آنها خودکشی کرده و افراد ناراحتی بوده‌اند. حتی در بین همین فلاسفه، افراد همجنس‌باز نیز وجود دارد.

حال عده‌ای تصور می‌کنند که می‌شود با افکار این افراد جهان را اداره کرد. در واقع اینان با هر دینی که هستند نمی‌توانند بشر را به سرمنزل مقصود برسانند یهودیت که اصولاً چنین ادعایی ندارد، مسیحیت تحریف شده هم که ذاتاً سکولار است. این افراد که خود را جزو پیروان این ادیان برمی‌شمارند، قاعدتاً نیز نمی‌توانند برای آینده بشر برنامه‌ای داشته باشند، بر همین اساس است که فردی همچون فوکویاما در دهه گذشته مسأله پایان تاریخ را مطرح می‌کند و “لیبرالیسم” را ایدئولوژی برتر و مطلق جهان معرفی می‌کند و سعادت و رهایی بشر را در پیروی از این مدل حکومتی می‌داند. ده سال بعد همین فرد کتاب “پایان نظم” را بر اساس فرسایش اجتماعی و معضلات درونی جامعه امریکا می‌نویسد. بنابراین ادعای وی برای سعادت بشر به این منجلاب ختم می‌شود. اما تنها تفکردینی که ادعای هدایت و سعادت بشر دارد،‌ اسلام و مذهب تشیع است، ادعا که نه، یک واقعیت تفکر دینی اسلام، انسان را هدایت می‌کند اگر امروز کشور ما دچار معضلات بسیاری است، به دلیل این است که نظام مدیریتی ما برای اداره جامعه برنامه‌ریزی می‌کند نه برای هدایت جامعه و این اداره با فرهنگ و تفکر دینی ما تعارضی دارد. بنابراین براساس این تفکر انسان را باید هدایت کرد، آنهم با آموزه‌های وحیانی، لذا این دین است که برای آینده بشر برنامة تدوین شده دارد. در دکترین مهدویت هم، منجی برای هدایت بشر می‌آید نه برای اداره انسان، اینکه ائمه ما نتوانستند موفق شوند برای این بود که دست‌های پلیدی، در برابر هدایت مردم توسط ائمه ایجاد کردند و نگذاشتند دکترین غربی در جامعه محقق شود و این تلاش‌ها به حدی رسید که از امام هشتم به بعد ائمه ما در سنین پائین به شهادت رسیدند و امام دوازدهم نیز در سنین پائین غیبت‌شان آغاز شد. لذا بر اساس ادبیات قرآن، ادبیات وحیانی و ادبیات شیعه، برای هدایت جامعه نیاز به یک انسان پاک و معصوم است که هم‌اینک بر حسب مقتضیات زمان در پس پرده غیبت حضور دارد و شیعه منتظر آن یار سفر کرده است. در ادبیات شیعه، انتظار ظهور، تلاش و آزمونی است برای هدایت و سعاد بشر، پس نباید تنها منتظر منجی شد، بلکه باید تلاش کرد. اساساً در مذهب، بحث بر رفتن است نه راکد ماندن. فرد بت‌پرست از خود می‌خواهد به سمت بت‌ حرکت کند،‌ فرد مؤمن از خود می‌خواهد به سمت خدای خود حرکت کند، اما یک فرد انسان‌محور و معتقد به اومانیسم به سمت کسی حرکت نمی‌کند، زیرا خود را محور همه چیز می‌داند، بر همین اساس نمی‌توان بین (اومانیسم و اسلام) ارتباطی قائل شد. اینکه عده‌ای سعی در ترویج این افکار پوچ در جامعه اسلامی ما دارند، دچار التقاط فکری هستند. پس مذهب یعنی حرکت، اینکه شما اکنون در روی نقشه جهان یک کشور شیعی مشاهده می‌کنید بر اساس همین حرکت است. جریان‌های منحوسی سعی در حذف فکری و جسمی ائمه داشتند. آنها را شهید کرده و پیروان آنان را آزار و اذیت می‌کردند، بر همین اساس بود که امام دوازدهم در دوران کودکی غیبت را به فرمان الهی اختیار کردند. اما شیعه با حرکت به سوی رشد و کمال از حرکت نایستاد و با کمک 61 زعیم خود توانست راه خود را در مسیر پر پیچ و تاب حوادث بپیماید.

و بعد از سال‌ها به چنان رشد و بالندگی برسد که بتواند حکومتی شیعی در جهان ایجاد کند. پس از غیبت امام زمان (عج) زعامت جامعه شیعه را بزرگانی همچون علامه مجلسی، شیخ مفید، سید رضی، علامه حلی، مرحوم کاشف‌الغطا بر عهده داشتند. به خاطر تلاش و کوشش این بزرگواران بود که شیعه زنده و پویا به حرکت خود ادامه داد در عصر حاضر و در ادامه این راه حضرت آیت‌ا… بروجردی با یک نهضفت فرهنگی، جامعه شیعه را هدایت و رهبری می‌کند و بزرگانی را در حوزه در فضای آرام سیاسی تربیت می‌کند و با این تلاش، راه را برای امام راحل (ره) که نهضت ایشان، یک نهضت سیاسی است، هموار می‌کند. امام راحل (ره) بعنوان زعیم شصتم، حق از دست رفته بشر را در غدیر، به عنوان یک فقیه غیرمعصوم به امانت گرفت و آن را پس از جهاد فراوان بدست با کفایت نفر شصت‌ویکم یعنی رهبر معظم انقلاب سپرد. نهضت شیعه بر خلاف دوره‌های قبلی که اکثراً در یک بعد مبارزه می‌کردند، در دورة ایشان در تمامی ابعاد فرهنگی، سیاسی، نظامی، علمی و اقتصادی مبارزه می‌کند.

در جهان کنونی، نحوه حرکت نهضت شیعه، از حرکت سری و رازدار به یک نهضت علنی تبدیل گشته و یک وجه بازیگران صحنه بین‌المللی محسوب می‌شود. در دنیای معاصر در حالی که قدرت‌های استکباری، جهان را به ورطه نابودی می‌کشند و در یک محفل خیمه‌شب‌بازی به نام سازمان ملل تمامی دنیا را غارت می‌کنند، نهضت شیعه نیز در بسترسازی برای مهدویت مرزهای جغرافیائی را پیموده و برای خود مرزی به نام مرز اعتقاد و مذهب قرار داده است. امروز الگوی اکثر آزادی‌خواهان جهان نهضت شیعی ایران است، حزب‌ا… لبنان با شهادت‌طلبی، صهیونیست‌ها را از کشور خود بیرون کرد. یا به گفته شیخ احمد یاسین، برای عملیات شهادت‌طلبانه در فلسطین 5000 نفر ثبت نام کرده‌اند. آقای دونالد رامسفلد وزیر دفاع امریکا در توجیه عمل لبنانی‌ها و فلسطینی‌ها می‌گوید: این کارها را اینها از ایرانیان یاد گرفته‌اند. لذا مفهوم مهدویت، مفهومی است که هزار سال برای اعتلای آن تلاش شده که امروز در جهان فراگیر شده و در عصر تفکر مدرن یک انقلاب شیعه به وجود می‌آید. آقای میشل فوکو فیلسوف پسامدرن فرانسوی در سال 64 در روز قدس در تهران می‌گوید: این انقلاب حتی یک انقلاب پست‌مدرن هم نیست، چرا که تمام معادلة مدرن را بر هم ریخته. وی معرفت و شناختش به این مطلب نمی‌رسد که این مردم از امام حسین(ع) الهام گرفته‌اند، لذا در برابر حرکات نهضت شیعی ایران مات و متحیر می‌ماند. حرکت انقلاب ما، یک حرکت الهی بوده که در آن مردم نسبت به خداوند تعریف می‌شود. مهدویت و دکترین مهدویت، وحیانی است در برابر ادبیات تمدنی روح‌گرا و فردگرا. بنابراین مفهوم، خدامحوری در عرصه ادبیات جهان امروز، در اوج قرار گرفته است و ما موظفیم برای تحقق این امر تلاش و جهاد کنیم.